انتقام سایبری ایران؛ چگونه و در چه سطحی؟
در پی ترور و به شهادت رساندن سردار قاسم سلیمانی و همراهانش، خواستهای بزرگ برای ملت ایران و متحدان منطقهایاش و همچنین سؤالی بزرگ در دنیا مطرح است که:

انتقام سخت ایران از ایالات متحده آمریکا چگونه خواهد بود؟
یکی از جوامعی که این سؤال برای آنها مطرح است، جامعه سایبری جهان است. این سؤالی است که ذهن کارشناسان امنیت سایبری دنیا و به خصوص ایالات متحده آمریکا را به خود مشغول کرده است. آنها در هراس شدیدی بوده و در این چند روز، مقالههای زیادی را در این خصوص نوشته و احتمالهای متفاوتی هم دادهاند.
بعضی از آنها به بررسی تواناییهای نظامی و سایبری ایران پرداخته و مقایسه کردهاند که در کدام روش، احتمال موفقیت ایران بیشتر است. بعضی نیز به حفرههای امنیتی در تأسیسات و وزارت دفاع آمریکا پرداخته و به دنبال راهکارهای سریع برای افزایش توانایی در برابر حملات سایبری بودهاند. برخی دیگر هم به مقایسه ایران با دیگر افرادی که در صف دشمنان آمریکا هستند پرداخته و احتمال همکاری کشورهایی همچون روسیه، چین و کره شمالی که در فضای سایبر موفق بودهاند را با ایران دادهاند.
در ادامه این مطلب، به بررسی محورهای این گمانهزنیها در خصوص انتقام سایبری ایران پرداخته خواهد شد.
جنگ نرم در شبکههای اجتماعی
کریس برونک، استادیار گروه امنیت سیستم اطلاعات ایالات متحده گفته است با همکارانش تحقیقات زیادی را در مورد فعالیتهای سایبری که ایران میتواند انجام بدهد داشتهاند، از جمله این که: «ممکن است ایرانیان، عملیات تبلیغاتی بزرگی را با هدف تغییر افکار مردم آمریکا و سایر مردم به نفع خود، با توجه به مداخله نظامی بزرگی که آمریکا در ایران و منطقه داشته است انجام دهند».
همچنین کارشناسان مدعی شدهاند که ایرانیها، خبرها و تبلیغاتی را بر ضد آمریکا در شبکههای اجتماعی رواج داده و خواهند داد. به ادعای این دسته از کارشناسان، غولهای رسانههای اجتماعی مانند فیسبوک و توییتر، هزاران حساب کاربری را در سالهای اخیر به دلیل انتشار تبلیغات از ایران حذف کردهاند.
توییتر در گزارشی مبنی بر شفافیت که در ژوئن سال 2019 منتشر شد، گفت که تقریباً 4،800 حساب کاربری مستقر در ایران حذف شده است. در این گزارش آمده است: «بیش از 1600 حساب کاربری حذف شده، نزدیک به 2 میلیون توییت ارسال کرده است که محتوای خبرهای آنها غالباً دیدگاههای دیپلماتیک و ژئواستراتژیک ایران و زاوبهدار با ایالات متحده بوده است».
سندی اوتیس، افسر سابق سیا و کارشناس تشخیص خبرهای جعلی که نظارت بر محتوا را در شبکههای اجتماعی به عهده دارد، گفته است: «در ساعتهای اولیه پس از ترور سردار سلیمانی، تعدادی از حسابهای کاربری شبکه تویتتر ادعاهای دروغینی را مبنی بر بمباران پایگاه آمریکایی در عراق که با فیلمهای حملات قبلی تهیه شده بود، توئیت کردند».
حمله به زیرساختهای حیاتی
جوزفین وولف، استاد سیاست امنیت سایبری در دانشکده فلتچر دانشگاه تافت، ادعا کرده که: «ایرانیان تا به امروز توانستهاند جاسوسی و خرابکاری محدودی در ایالات متحده داشته باشند ولی تروری انجام ندادهاند». او در ادامه گفته است: «آیا قدرت سایبری ایران تا حدی است که بتواند بخش عمدهای از جمعیت را از شبکه برق خارج کنند؟ از نوع تهدیدها و قدرتنماییهای آنها به نظر میرسد که اگر این نوع تواناییها را داشته باشند، اکنون لحظهای است که ممکن است از آن استفاده کنند».
جان هولتویست، مدیر تجزیه و تحلیل اطلاعات در شرکت سایبر امنیتی FireEye نیز میگوید: «ایرانیان قصد دارند حمله سایبری و تخریب را به عنوان ابزاری نامتقارن برای تأثیرگذاری بر ایالات متحده اعمال کنند. ما فکر نمیکنیم که آنها هنوز توانایی دستکاری در سیستمها را داشته باشند ولی به احتمال زیاد میتوانند سیستمها را به صورتی گسترده، حذف کرده و همه چیز را به حالت تعلیق درآورند».
یک واقعه مشابه، حمله باج افزار WannaCry منسوب به کره شمالی است که توانست بسیاری از صنایع و کسب و کارها را در سال 2017 در سطح جهان فلج کرد.
آنها معتقدند که از زمان حمله استاکسنت در سال 2010 میلادی، ایران سرمایهگذاری زیادی را در نیروهای حمله سایبری خود انجام داده است. به ادعای آنها ایران با حمله به بانکهای آمریکایی و یک سد کوچک، قابلیتهای سایبری تهاجمی خود را نشان داده است.
اختلال در سرویسهای عمومی
کریس برونک، استادیار گروه امنیت سیستم اطلاعات ایالات متحده همچنین گفته که: «ممکن است حمله سایبری ایران از همه جا، از حملات نظامی به شهرهای اصلی در سراسر کشور گرفته تا بازارهای مالی، شبکههای انرژی و سایر بخشهای زیرساختهای حیاتی صورت بگیرد. این اولینبار است که ایالات متحده آمریکا با یک دشمن با این توانایی که بتواند به طور مؤثری در فضای مجازی هدفگیری کند، وارد دشمنی کامل میشود».
کارشناسان امنیت سایبری ایالات متحده بر این باورند که از نظر تاریخی، حملات سایبری بین آمریکا و ایران همیشه باعث تشدید درگیری بین دو کشور شده است ولی شهادت سردار سلیمانی ممکن است به این کشمکشها پایان دهد و جنگ سایبری تمام عیاری را به وجود آورد. به ادعای بعضی از کارشناسان امنیت سایبری ایالات متحده، انتقامجویی ایران بر ضد ارتش آمریكا در حوزه سایبر ممكن است شبیه پرتاب سنگ به یك مخزن باشد ولی احتمال این که چنین انتقامجویی در شکل وسیعی به شرکتهای تحت حمایت ایالات متحده آمریكا ضربه بزند نیز وجود دارد.
جان هولتویست، مدیر تجزیه و تحلیل اطلاعات FireEye میگوید: «قبل از برجام، ایران چنین حملهای را بر ضد بخش مالی آمریكا و سایر مشاغل انجام داده و سایر زیرساختهای مهم را مورد آزمایش قرار داده است». وی همچنین گفته است که: «ماه گذشته، من گزارش دادم که ایران ادعا کرده است که حمله سایبری بر روی سرورهای دولتیاش را خنثی کرده است».
به ادعای او سه ماه پیش، ایران مقصر حمله فیزیکی به پالایشگاههای نفتی عربستان بود. در همین حال، ایالات متحده در ژوئن سال گذشته حمله سایبری به سیستمهای نظامی ایران را آغاز کرده است. همچنین او مدعی شده: «ماه گذشته، هکرهای ایرانی سیستمهای مهم کنترل زیرساخت صنعتی را که توسط شبکههای برق، تولید و پالایشگاههای نفت مورد استفاده قرار میگیرند، مورد هدف قرار دادهاند».
به هر حال، نگرانی کارشناسان امنیتی ایالات متحده از حملات سایبری ایران بسیار زیاد است. آنها معتقدند حمله سایبری ایران میتواند به صورت حملات هکری به بخشهای مهم زیرساختی که شامل شبکه برق، امکانات بهداشتی، بانکها و شبکههای ارتباطی است، باشد.
انجام حملات منجر به صدمات فیزیکی در بستر اینترنت اشیا
کریس برونک، استادیار گروه امنیت سیستم اطلاعات ایالات متحده در مقاله خود نوشته است که ارتش آمریكا با ترور قاسم سلیمانی، رئیس سپاه قدس انقلاب اسلامی باید «پیامدهای سایبری گستردهای از طرف ایران یا متحدانش» را انتظار بکشد؛ از اجرای عملیات سایبری بر ضد رهبران نظامی یا کارکنان خدمات آمریکایی گرفته تا نگرانیهایی در مورد آسیب پذیریهای موجود در سرویسهای نظامی ایالات متحده. همچنین وی خواستار ردیابی دقیق اینترنت و رسانههای اجتماعی و نیز سرویسدهندهها شده است.
نتیجهگیری
آن چه برای ایالات متحده آمریکا به روشنی مشخص است این است که ایران، موضع انفعال به خود نمیگیرد و نه تنها عقب نمینشیند بلکه تلافی خواهد کرد و با توجه به تواناییهای ایران، چنین امری هم طبیعی است. آنها نگرانند که حمله ایران، بیش از هزینههای مالی بر روی اختلال عمومی متمرکز شود و میدانند اگر چه جامعه بسیار پیشرفته و با تواناییهای بالایی دارند ولی همین موضوع آنها را در مقابل حملات رایانهای به شدت آسیب پذیر میکند. چیزی که در ورای همه افکار کارشناسان آمریکایی وجود دارد، نگرانی از اقدام نسنجیده از سوی کاخ سفید است، نگرانی که با صبر و خشم ملت ایران لحظه به لحظه نیز بیشتر میشود.