9 نیروی تأثیرگذار بر آینده فناوری اطلاعات
سرویسهای مبتنی بر رایانش ابری و افزایش استفاده از هوش مصنوعی به عنوان یک ضرورت تجاری
ابداع فناوری ها و روشهای جدید، مدیران فناوری اطلاعات را قادر به کاهش هزینهها، صرفهجویی در زمان و بهرهبرداری از قابلیتهای هوش مصنوعی کرده است.
امروزه بخش فناوری اطلاعات در مسیر حرکت به سمت تحولاتی بیسابقه قرار دارد. در حال حاضر، هر شرکتی که در حوزه فناوری مشغول به فعالیت است، تغییرات بزرگی را حس میکند؛ از جمله تغییر به سمت خودکارسازی، افزایش بودجه فناوریهای توزیع شده، استفاده روزافزون از سرویسهای مبتنی بر رایانش ابری و همچنین افزایش نیاز به استفاده از هوش مصنوعی به عنوان یک ضرورت تجاری.
به لطف این تغییرات، فناوری به تدریج کارمندان را از نیاز به انجام کارهای روزمره و خستهکننده رها میکند. هم اکنون با بهره گیری از سیستمهای رایانه ای در تصمیمگیریهای تجاری، حجم انبوهی از دادهها به صورت بلادرنگ و لحظهای تحلیل شده و چنین کاری موجب میشود تا فرصت بیشتری برای تمرکز بر برنامهریزی و استفاده از فناوریهای جدید فراهم شود.
بخش فناوری اطلاعات در مرکز این تحولات قرار دارد و به همین دلیل دستخوش تحولاتی بزرگ خواهد شد. ما هم با هدف کمک به شما جهت آماده شدن برای سالهای پیش رو، عواملی را که باعث تغییر آینده حوزه فناوری اطلاعات هستند، بررسی کرده و نظرات کارشناسان درباره پیامدهای بلندمدت این تحولات را جویا شده ایم.
1- خودکارسازی
خودکارسازی یا همان اتوماسیون، روزبهروز فراگیرتر شده و از پروژههای آزمایشی وارد دنیای واقعی کسبوکارها میشود. هر چند ممکن است خودکارسازی کسبوکار، تأثیرات چشمگیری بر آینده اشتغال داشته باشد (گزارش 2015 شرکت McKinsey نشان داد که نیمی از وظایف شغلی که امروزه توسط انسانها انجام میشوند، قابلیت خودکار شدن با استفاده از فناوریهای فعلی را دارند) اما تأثیر اصلی آن در حوزه فناوری اطلاعات، افزایش آزادی عمل جهت گرفتن تصمیم های راهبردی تر است.
تیمو الیوت، مدیرعامل و مبلغ نوآوریهای جهانی در شرکت SAP معتقد است:«یافتن، استخراج و تحلیل تمامی این اطلاعات به طوری که بتوان از آن ها برای تصمیمگیری استفاده کرد، برای دههها یک کار پیچیده و پرزحمت بود».
او به گزارش McKinsey در سال 2015 میلادی اشاره کرده که بر اساس یافتههای این تحقیق، پیشرفتهای هوش مصنوعی و یادگیری ماشینی میتواند منجر به کم کردن حدود دو سوم از حجم این کار شود. در نتیجه، بخش فناوری اطلاعات میتواند منابع خودش را بیشتر صرف موفقیت کسبوکارها کند.
کریس بدی، مدیر فناوری اطلاعات شرکت ServiceNow می گوید: «به نظر من بزرگترین تأثیری که خودکارسازی بر حوزه فناوری اطلاعات خواهد داشت این است که منجر به افزایش سرعت نوآوری میشود. همچنین فکر میکنم تعهد شغلی کارمندان نیز بهبود و پیشرفت بیشتری پیدا خواهد کرد زیرا نیازی نیست که افراد وقتشان را صرف کارهای خسته کننده روزمره کنند».
به نظر من بزرگترین تأثیری که خودکارسازی بر حوزه فناوری اطلاعات خواهد داشت این است که منجر به افزایش سرعت نوآوری میشود. همچنین فکر میکنم تعهد شغلی کارمندان نیز بهبود و پیشرفت بیشتری پیدا خواهد کرد زیرا نیازی نیست که افراد وقت شان را صرف کارهای خسته کننده روزمره کنند. کریس بدی، مدیر فناوری اطلاعات شرکت ServiceNow
2- سرعت
سرعت و چابکی مهم ترین عنصر در موفقیت خودکارسازی هستند. پیش از این، پیادهسازی و استفاده از راهکارها و ابداع های حوزه فناوری ممکن بود یک دهه زمان ببرد اما حالا ممکن است در طول چند سال، شاهد پیادهسازی این فناوریها باشیم.
به گفته استیو راتر، مدیر ارشد بازاریابی شرکت OutSystems «اگر به عقب برگردید و از شرکتها سؤال کنید که معمولاً برای این که اقدام های رقبا بر کسبوکار شما تأثیرگذار باشد، چقدر زمان لازم است؟ احتمالاً به شما گفته میشد حدود پنج سال؛ اما حالا این زمان چیزی حدود 24 ماه است. اگر مدیران ارشد فناوری، این فشار و حساسیت نسبت به سرعت و چابکی را حس کنند، به نظرم شاهد افزایش پویایی بازار خواهیم بود».
به گفته رایان نیدینگ، مدیر ارشد فناوری شرکت Rackspace «سرعت تحولات در حوزه فناوری به شدت رو به افزایش است و کسب وکارها باید با این تغییرات همگام شوند تا بتوانند جایگاه خودشان را در بازار رقابت حفظ کنند. با توجه به افزایش وابستگی به فناوری و تأثیرات آن بر سود و زیان شرکتها، اطلاعات و دانش متخصصان فناوری اطلاعات نیز در حال تغییر و تحول است و امروزه این افراد، اطلاعات بیشتری در حوزه تجارت و درک مشتری دارند. بخش فناوری اطلاعات مثل گذشته صرفاً یک اتاق پشتیبان محسوب نمیشود که تنها در زمان های مورد نیاز با آن تماس بگیرید؛ بلکه حوزه IT امروزه نقش مؤثر و قابل توجهی در تصمیمگیری و توسعه راهبردهایی دارد که مستقیماً بر کسب وکارها تأثیرگذار هستند».
3- امنیت
قطعاً تغییرات سریع فناوری علاوه بر ایجاد فرصت، باعث ایجاد خطرات و مشکلاتی نیز میشود؛ هم از جهت پیدا شدن حفرههای امنیتی جدید و هم از جهت نیاز به پیدا کردن افرادی با اطلاعات و استعدادهای کافی جهت مقابله با این مخاطرات.
به گفته جان ماندل، مدیر ارشد بخش مهندسی در شرکت Continuum، «چشمانداز حوزه امنیت، در حال تغییر و تحولی اساسی است. بخش فناوری سازمانها و مدیران ارشد فناوری که پیش از این تمرکز چندانی بر این حوزهها نداشتند، حالا متوجه شدهاند که این خطرات، کسبوکارشان را تهدید کرده و باید با جدیت به دنبال ابزارهایی جدید برای مقابله با مخاطرات نوظهور باشند. در حال حاضر، تقاضا در این حوزه به شدت رو به افزایش است و همچنان در این حوزه کمبود نیروی متخصص احساس میشود».
با تحول این چشمانداز، بحث امنیت از یک بحث مجزا و تفکیک شده به یکی از عناصر مهم در وظایف روزمره هر فردی تبدیل میشود.
4- هزینه ها
با افزایش اهمیت فناوری و نقش آن در بخشهای مختلف کسب وکارها، دیدگاه شرکتها نسبت به بودجه خودشان و همچنین نسبت به چگونگی توسعه و نگهداری فناوری نیز دستخوش تغییراتی میشود.
فناوریهای مبتنی بر رایانش ابری از جمله نرمافزارهای بازاریابی باعث شدهاند که هزینههای مربوط به فناوری در بخشهای مختلف یک کسبوکار توزیع شوند. راتر از شرکت OutSystems، چند سال قبل پیشبینی کرد که تا سال 2017 میلادی مدیران بخش بازاریابی نسبت به مدیران فناوری اطلاعات هزینه بیشتری را صرف فناوری خواهند کرد. امروزه شاهد تحقق این پیشبینی هستیم.
به گفته راتر، «مهمترین عامل در تحقق این شرایط، افزایش وابستگی بازاریابی به دادهها است که نقشی محوری در عملکرد بازاریابها دارند؛ اما این واقعیت هم وجود دارد که ابزارها و فناوریهای مورد استفاده جهت پشتیبانی از بازاریابی به شدت پیچیده و غیرقابل انعطاف هستند. سازمانها نیز در حال درک این موضوع هستند و به همین دلیل سعی در تولید نرمافزارهایی انعطافپذیر بر پایه سیستمهای قدیمی دارند». ممکن است توسعه دهندگانی که این نرمافزارها را تولید میکنند، مستقیماً توسط بخش IT استخدام نشده باشند بلکه خود بخش بازاریابی آن ها را استخدام کرده باشد.
5- همکاری
تغییر در هزینه ها لزوماً به معنای تغییر در قدرت نیست بلکه دستیابی به قدرت، نیازمند همکاریهای عمیقتری بین بخش فناوری اطلاعات و سایر بخشهای هر کسبوکاری است.
کارولین ایپریل، مدیر ارشد بخش تحلیل بازار در شرکت CompTIA میگوید علاوه بر تغییر شیوه خرج کردن بودجه فناوری، شواهدی وجود دارد که نشان میدهند همکاری واحدهای مختلف کسب وکارها برای استفاده از فناوریهای جدید، رو به افزایش است. وی میگوید:
«در نظرسنجی اخیر CompTIA، از هر 10 نفر مسئول در حوزه کسبوکار، 4 نفر اعلام کردند که واحد آن ها برای انتخاب سختافزار، نرمافزار، سرویسها و سایر راهکارهای مبتنی بر فناوری با بخش IT همکاری میکند. تنها 19 درصد اعلام کردهاند که بخش IT به تنهایی تمام این تصمیم ها را مدیریت میکند و عده کمتری نیز (14 درصد) اعلام کردهاند که بخش خودشان تمام کارها را انجام میدهد».
همچنین به گفته ایپریل، یک چهارم از شرکتکنندگان در این نظرسنجی اعلام کردهاند که «خرید راهکارهای مبتنی بر فناوری، به یکی از این روشها صورت میگیرد: با تصمیمگیری بخش IT، با تصمیمگیری واحد مربوطه و یا با همکاری بین این دو بخش؛ بنابراین تمام علایم و نشانهها حاکی از آن است که نقش واحدهای غیر IT در تصمیمگیریهای راهبردی و تاکتیکی مربوط به فناوری رو به افزایش است و دلیل اصلی آن افزایش استفاده از فناوریهای مختلف از جمله فناوری ابر است».
به گفته پاول چاپمن، مدیر ارشد فناوری شرکت Box، امروزه تمرکز واحدهای مختلف کسب وکارها بر عملکرد کلی سازمانی و نه صرفاً واحد خودشان افزایش یافته است. او میگوید: «برخی از هزینهها و کارها هنوز هم به صورت انحصاری توسط بخش IT مدیریت میشوند اما نه در همه موارد. اگر سرویسی نیاز به ارتباط بین سیستمهای مختلف یک کسبوکار داشته باشد، بخش فناوری اطلاعات باید این امکان را فراهم کند. امروزه مفهوم SaaS «نرم افزار به عنوان خدمت» امکان استقلال از زیرساخت و سربار عملیاتی را فراهم کرده اما این به آن معنا نیست که بخش فناوری اطلاعات ملزم به پیادهسازی سایر سیستمها و ایجاد یک معماری نقطه به نقطه برای محیط تجاری نیست».
6- چابکی
قطعاً همکاری بین بخشهای مختلف و به اشتراک گذاری مهارتها مزایای زیادی برای هر کسبوکاری دارد؛ ولی روشی برای پیادهسازی فناوری در سطحی از کسب وکار جهت برقراری ارتباط بهتر بین این بخشها وجود دارد.
جولیا دیویس، مدیرعامل و مدیر ارشد فناوری اطلاعات شرکت Aflac میگوید با استفاده از روشهای توسعه چابک در بخشهای مختلف، میزان اطمینان از رضایت مشتریان، 40 درصد افزایش پیدا کرده است. به گفته او: «ما با در نظر گرفتن واحدهای مختلف تجاری در تیمهای کاری خودمان، همکاریها را افزایش داده و باعث شدیم نقش IT بیشتر حالت ارایه مشاوره داشته باشد تا پذیرش سفارشها. همکاری با سایر بخشها نقشی مهم و حیاتی در موفقیت ما داشت. محرک و عامل اصلی این تغییر، حرکت ما در راستای استفاده از یک چارچوب چابکتر بود».
انتظار میرود که بخش IT، میزان استفاده از روشهای توسعه چابک را نه تنها در کار خود بلکه در همکاری با سایر بخشهای سازمان نیز افزایش دهد.
7- انعطافپذیری
آنجلا زوتاورن، مدیرعامل شرکت Booz Allen Hamilton یکی از نویسندگان کتاب «وقتی هوش ماشینی و نبوغ انسانی، غیرممکن را ممکن میکنند» است. او و نویسنده همکارش جاش سالیوان، در این کتاب نوشتهاند که مدل اصلی کسبوکارهای آینده بر پایه همکاری بین هوش ماشینی و عقل انسانی خواهد بود. با این حال، انعطافپذیری باز هم نقشی ضروری و مهم در موفقیت این مدل دارد.
به گفته زوتاورن: «بزرگ ترین پیشرفتها از طریق ترکیب دانش تجاری، تخصص فنی و مهارتهای نرم به دست میآیند. در آینده، مهم ترین ویژگی برای موفقیت با استفاده از فناوریهای تجاری، انعطافپذیری در هنگام رویارویی با مشکلات و کنار گذاشتن ایدههایی که کارایی ندارند و تجربه کردن چیزهای جدید خواهد بود».
برخی معتقدند که با وجود پیشرفتهای روزافزون حوزههای خودکارسازی و رباتیک، ویژگی ها و صلاحیتهای انسانی همچنان نقش مهمی دارند.
به گفته جرمی آگر، مدیر ارشد راهبرد در Desire2Learn «در آینده شاهد افزایش تقاضا برای مهارتهای غیررباتی هستیم که فقط مختص انسانها هستند. بسیاری از مهارتهای نرم، برخلاف مهارتهای سخت یا فنیتر در گروه مهارتهای غیررباتی قرار دارند».
وی اضافه میکند که: «ماشینها در انجام کارهای محدود، قابل توصیف و قابل تکرار مهارت دارند و این منجر به افزایش تقاضای نیروی انسانی در مشاغلی با ویژگیهای غیرقابل پیشبینی میشود. به عنوان مثال، تقاضا برای مهارتهای بین فردی، همکاری و تصمیمگیری بر اساس تجربیات مختلف همچنان وجود خواهد داشت؛ اما با این وجود، نشانه ها بیانگر آن است مشاغلی که در پیشرفت فناوری نقش دارند، انعطافپذیر هستند و جای بیشتری برای کار در کنار رباتها دارند».
به عبارت دیگر، ویژگی انعطافپذیری نقشی مهم و حیاتی برای موفقیتهای آتی در حوزه فناوری اطلاعات خواهد داشت.
8- هم زیستی
عناوین مورد استفاده برای هوش مصنوعی و خودکارسازی نگران کننده هستند. شرکت گارتنر، یک نظرسنجی درباره اغراق آمیزترین عبارت های مورد استفاده برای توصیف آینده کار انجام داده است که نتایج آن، استفاده بیش از حد از عبارت هایی همچون «اختلال، تهدید یا سرقت» را نشان میداد. بیشتر کارشناسان IT که ما از آن ها نظرسنجی کردیم، خودکارسازی را عاملی برای ایجاد فرصتهای جدید میدانند، به این شرط که ما بتوانیم یک همزیستی مسالمت آمیز با ماشینها داشته باشیم.
به گفته چاپمن از شرکت Box: «در نهایت هر سیستمی که دارای الگوهای تکراری و دادههای کافی باشد میتواند تبدیل به یک فرایند مبتنی بر هوش مصنوعی شود. بنابراین شاهد تحولی در راستای افزایش تمرکز افراد بر کارهای با ارزشتر و موکول کردن کارهای خسته کننده و تکراری به ماشینها خواهیم بود. تغییر مهم و قابل توجه بعدی، پیشرفت در فناوریهای تعامل گفتاری، متنی و لمسی خواهد بود که باعث کنار رفتن رابطه اشاره و کلیک(point-and-click) امروزی میشود».
همراه با تحول شیوه تعامل انسان و ماشین، شاهد افزایش هم زیستی هوش مصنوعی و انسانی در فرایندهای تجاری و تصمیمگیریها خواهیم بود.
به گفته زوتاورن: «امروزه شاهد ظهور فناوریهایی برای کمک به تصمیمگیریهای پیچیده هستیم که این موضوع منجر به بهینهسازی فعالیت ها و واکنش به موقع در مقابل نفوذ سایبری میشود».
اندرو فیلِو، مدیر اجرایی پلتفرم Wrike با این نظر موافق است. این پلتفرم، با تیمهای IT و بازاریابی AirBnB همکاریهایی جهت ایجاد یک فرایند خودکار داشته تا اقدام هایی همچون ایجاد پروژههای جدید، بهروزرسانی خودکار و تنظیم جداول زمانی را در محصول جدید این شرکت به نام Trip Experiences انجام دهد.
به گفته فیلِو: «در آینده فناوری اطلاعات شاهد افزایش استفاده از چنین سیستمهایی در تیمهای مختلف و ادغام آن ها با سیستمهای مختلف خواهیم بود. خودکارسازی میتواند دید بهتر و امکان برقراری ارتباطات سریعتری را فراهم کند. مدیریت کار، هوش مصنوعی و خودکارسازی با همکاری یکدیگر، منجر به باز شدن درهای جدیدی برای بهبود فرایندهای سازمانی مختلف میشوند».
9- فراگیر شدن فناوری
جولی وودزماس، مدیر ارشد نوآوریهای شرکت Tata Communications تحول خودکارسازی را در شکلگیری راهبردهای دیجیتالی میبیند که زمینه را برای عملکرد بهتر فناوری اطلاعات فراهم میکنند. وی میگوید:
«خودکارسازی، راه را برای ایجاد یک محیط IT سادهتر و بلادرنگ فراهم میکند که در آن فرد (یا ماشین) قادر به دریافت اطلاعات درست در زمان و مکان درست خواهد بود. چنین کاری منجر به افزایش سرعت توسعه و عرضه سرویسهای جدید میشود».
این توانایی عرضه سریعتر راهکارهای فنی، بر کسب وکارها نیز تأثیرگذار است.
وودزماس میگوید: «با توجه به این که سیستمهای خودکار مبتنی بر API توانایی مدیریت بسیاری از مسایل روزمره حوزه IT را خواهند داشت، تیم فناوری اطلاعات میتواند تمرکز خودش را بر روی ارایه فناوریهای جدید و انجام اقدام های ارزشمند و راهبردی برای بخش های مختلف کسب وکار بگذارد».
زوتاورن از شرکت Booz Allen Hamilton نیز بر این باور است که هوش ماشینی، در اصل یک شریک کاری جدید محسوب میشود و به همین دلیل استحقاق به دست آوردن یک جایگاه ویژه را دارد.
به گفته او: «مدیران ارشد فناوری و سایر مدیران باید انعطافپذیری بیشتری برای موکول کردن تصمیمگیری به ماشینها داشته باشند. در عین حال باید به واحدهای مختلف این اجازه را بدهند که راهکارهای جدید (راهکارهایی که خود مدیران هنوز متقاعد به مناسب بودن آن ها نشدهاند) را ابداع کنند. امروزه شاهد شکل گیری مفهوم SaaS هستیم که این امکان را ایجاد میکند تا همه بتوانند همکاری مفیدی در راستای بهرهبرداری از دادهها و شکوفا شدن خلاقیت، نوآوری و ایجاد فرهنگ تجربه و آزمایش کردن چیزهای نو داشته باشند».