مروری بر برنامههای کاربردی مبتنی بر ابر
در طول یک دهه گذشته و با توجه به نقش چشمگیری که گوشیهای هوشمند و برنامههای کاربردی تلفن همراه در زندگی افراد داشته اند، شاهد وقوع تحول شگرفی در نحوه تعامل انسان ها با دنیای اطرافشان بوده ایم. اگرچه در حال حاضر امکان استفاده از حجم انبوهی از اطلاعات درباره یک موضوع خاص، آن هم در کوتاهترین زمان ممکن وجود دارد اما از طرفی دیگر برای استفاده از این اطلاعات باید اطلاعات شخصی مان که مربوط به حریم خوصی مان هستند را در اختیار شرکتها و سرویسهای مختلف قرار دهیم.
این شرایط را شاید بتوان نتیجه سالها تلاش بیوقفه و محاسبات دقیقی دانست که توسط شرکتهای بزرگ اطلاعاتی صورت گرفته و ما نیز با پذیرفتن این شرایط از آنچه که تولیدکنندگان برنامههای کاربردی، شرکتهای بزرگ فناوری و فروشگاههای برنامههای کاربردی (App Stores) در اختیار ما قرار میدهند، بهره میبریم.
دادههای خصوصی کاربران در سرویس های ابری
بر اساس آمار و نتایج، 89 درصد از برنامههای کاربردی اندروید و 39 درصد از برنامههای کاربردی iOS نیازمند دسترسی به اطلاعات خصوصی افراد هستند. استفاده از این برنامههای پرمخاطره، موجب ارسال دادههای کاربران به سرورهای ابری شده و نتیجه انجام چنین کاری هم در ادعا منجر به ارتقای عملکرد برنامههای کاربردی و در واقع ذخیره دادههای کاربران برای انجام اهداف تبلیغاتی است.
شرکتهای بزرگ شاید ادعا کنند که دادههای کاربران را برای مدت طولانی حفظ یا از آنها سوءاستفاده نخواهند کرد اما در حقیقت تا زمانی که از این برنامهها استفاده میکنیم، یک ردپای انکارناپذیر از خودمان را بر جای میگذاریم. شرکتها اغلب این دادهها را ذخیره کرده و سرورهای موجود آنها در سراسر جهان دایماً در حال تبادل و انتقال آنها به سرورهایی بسیار دورتر از منبع اصلی هستند.
پس از تأیید شرایط استفاده از یک برنامه کاربردی که معمولاً به ندرت آنها را مطالعه میکنیم، دادههای خصوصی ما دیگر در اختیار خودمان نخواهند بود. این دادهها بر روی فضای ابری نگهداری میشوند؛ جایی که معمولاً بیشتر ما درک کامل و درستی نسبت به آن نداریم.
به منظور فهم بهتر این موضوع، ابتدا باید تفاوت بین رایانش ابری و برنامههای کاربردی مبتنی بر ابر را درک کنیم. رایانش ابری در سطح سازمانی، یکی از گزینههای مقرون به صرفه و امن برای بسیاری از کسبوکارها محسوب میشود. شرکت مایکروسافت در سال 2010 اعلام کرد 70 درصد از تیم این شرکت بر روی پروژهها و برنامههای کاربردی مبتنی بر ابر یا الهام گرفته از آن کار میکنند و پیش بینی کرده بود در یک سال آینده این رقم به 90 درصد هم افزایش پیدا کند. نکته جالب این است که این آمار و ارقام، مربوط به دورهای بودند که ما هنوز برای ذخیره دادههای شخصی و خصوصی مان به ابر متکی نبوده ایم.
ابری، با احتمال ابهام!
برای پیچیدهتر شدن مسأله باید بگوییم برنامه های کاربردی متعددی وجود دارد که هدف آنها حفاظت از حریم خصوصی کاربران در برابر سایر برنامههای کاربردی نصب شده بر روی تلفن همراه آنها است. این در حالی است که خود این برنامههای کاربردی نیازمند سطحی از دسترسی هستند که معمولاً برای سایر برنامههای کاربردی، بیش از حد تلقی میشود.
فرض کنید از یک کلید برای رمزگشایی دادههای تان استفاده میکنید اما باید خود این کلید را هم رمزنگاری کنید. در نهایت به این قضیه پی می برید که بیشتر کلیدهای مهم رمزنگاری نمیشوند. در اینجا شرایط برد – برد وجود ندارد. شما در نهایت خودتان را در شرایطی میبینید که برنامههای کاربردی مورد استفادهتان همان قدر اطلاعات در دادههای خصوصی شما پیدا میکنند که پزشکتان در تاریخچه درمانی شما آنها را خواهد یافت!
از طرفی دیگر ما به عنوان افرادی که دادههای شخصی مان را در اختیار سرویس های ابری قرار میدهیم، به آن دسترسی لازم نداریم. هر شرکتی سرورهای ابری خاص خودش را دارد و همه آنها دادههای مشابهی را جمعآوری میکنند. با این حال باید توجه داشته باشیم که چرا این دادهها را در اختیار شرکتها قرار میدهیم. در ازای اهدای این دادهها چه چیزی نصیب مان میشود؟ ما به برنامههایی اجازه دسترسی میدهیم که شاید زندگی ما را بهتر یا آسانتر کنند ولی در اصل آنچه که باید تغییر کند، همین برنامهها هستند.
توسعه دهندگان برنامههای کاربردی باید راهی برای تحول این سرویسها پیدا کنند که نیاز به ذخیره دادههای خصوصی کاربران شان نداشته باشند. این مفهوم دو جنبه دارد. جنبه اول، ایجاد الگوریتمهایی است که میتوانند به شکل محلی کار کنند و نیازی به متمرکز کردن دادهها و ترکیب آنها با سایر مجموعه دادهها ندارند. روش دوم نیز تغییر نگرش کلی این صنعت است که در آن در ازای دریافت دادههای خصوصی افراد، سرویسهای رایگانی در اختیار آنها قرار میگیرد (و اغلب از آنها برای انجام اهداف تبلیغاتی و بازاریابی استفاده میشود).
البته نمیتوان از شرکتهای تحلیلکننده بزرگ دادهها (بیگ دیتا) که با جمعآوری و تحلیل دادههای کاربران جهت دستیابی به مقاصد بازاریابی کار میکنند، چنین انتظاری داشت. بنابراین تغییرات لازم باید از سمت شرکتهای جدیدی که مایل به خطر کردن و تأمین حریم خصوصی ابر، همزمان با ارایه سرویسی که ارزش پرداخت هزینه را دارد، صورت پذیرد. موضوعی که در این خصوص وجود دارد این است که این سرویسها نباید رایگان باشند زیرا همین مسأله ما را به شرایط فعلی رسانده است.
از بین بردن ابهامات حریم خصوصی در آینده
در حال حاضر مهمترین کاری که باید انجام دهید، دقت و توجه کافی است. هر چند ریشهکن کردن جریان دادههای کاربران در سرورهای ابری کل جهان کاری غیرممکن است اما حداقل این توانایی را داریم که از دسترسی برنامههای مشکوک به دادههایمان جلوگیری کنیم. برای مثال، بازیها نباید هیچ وقت نیازمند دسترسی به فهرست مخاطبان یا دوربین گوشی ما باشند. همه برنامههایی که بر روی تلفن همراه مان قرار دارند با هم در ارتباط هستند. به همین دلیل است که شرکت فیسبوک همه چیز، از جمله اطلاعات بانکی کاربرانش را میداند!
این به اشتراک گذاری داده ها، بر روی تلفن همراه ما و در سطح ابر انجام میشود و هنگام پذیرش شرایط استفاده از یک برنامه کاربردی جدید بایستی به آن توجه کافی را داشته باشیم. هنگام ورود به برنامههای کاربردی مختلف با استفاده از حسابهای کاربری شبکههای اجتماعی، در واقع به جمعآوری هر چه بیشتر اطلاعات خودمان توسط شرکتها کمک میکنیم.
باید توجه داشت فناوری ابر، دشمن بزرگ و اصلی ما نیست اما بهانه و ابزاری است که امکان جمعآوری انبوه دادههای شخصی مان را فراهم میکند. به احتمال زیاد، آینده در اختیار برنامههای کاربردی و دستگاههایی خواهد بود که به روش کاملاً محلی عمل میکنند و به کاربران امکان کنترل بر روی دادههای خودشان را میدهند. همچنین روش دسترسی به دادهها در محیط ابر هم تغییر یافته و ما نیاز به یک فرایند کاربردی و اجباری داریم که در نحوه ارایه سرویسها تغییرات لازم را ایجاد کند.
با پیشرفت هر چه بیشتر فناوری، در آینده فضای ابری به مکانی برای ذخیره دادههای عمومی تبدیل شده و دادههای خصوصی ما بر روی دستگاههایی که به آنها تعلق ندارند، قرار خواهند گرفت. پس این ما هستیم که باید خودمان هر چه بیشتر مراقب حریم خصوصی مان باشیم.
منبع: techcrunch